روزشمار زندگی پسر کوچولوی ما

پنج ماهگی آرش جون

عزیزم شما تو پنج ماهگی تازه یاد گرفتی که قل بخوری ، ماشاالله کلی هم سر و صدا میکنی ولی ما که نمی فهمیم چی میگی عزیزم ، خاله سمیه میگه شما زود به حرف میوفتی ، حالا ببینیم و تعریف کنیم اینم چند تا عکس از پنج ماهگی شما عزیز دلم ...
27 ارديبهشت 1391

چهار ماهگی آرشی

عزیزم فدات بشم ماشاالله خیلی با نمک شدی ، دیگه برامون قه قهه میزنی ، لبخند میزنی ، میخوای باهامون حرف بزنی ولی نمی تونی ، زبونت رو میاری بیرون و آب دهنت رو پوف میکنی ، فدای قد و بالات بشم ، ماشاالله وزن گیریت هم خیلی خوبه ، شیر مامانی بهت ساخته الان چند تا عکس از پسملی میزارم اینم آرشی و دوستانش آرش متعجب نمی دونم بچم چی دیده اینقدر تعجب کرده، الهی دورت بگردم با اون خنده نازت آرش پاندای کنگ فوکار عزیزم ما از بعد از عید تقریبا هر روز با بابایی میرفتیم پیاده روی ، موقع برگشتن خونه هم همیشه شما خواب بودی ، ما پیاده میرفتیم تا سر وکیل آباد آب میوه میخوردیم و برمیگشتیم خونه این عکس...
25 ارديبهشت 1391

چهار ماهگی آرشی

عزیزم فدات بشم ماشاالله خیلی با نمک شدی ، دیگه برامون قه قهه میزنی ، لبخند میزنی ، میخوای باهامون حرف بزنی ولی نمی تونی ، زبونت رو میاری بیرون و آب دهنت رو پوف میکنی ، فدای قد و بالات بشم ، ماشاالله وزن گیریت هم خیلی خوبه ، شیر مامانی بهت ساخته الان چند تا عکس از پسملی میزارم اینم آرشی و دوستانش آرش متعجب نمی دونم بچم چی دیده اینقدر تعجب کرده، الهی دورت بگردم با اون خنده نازت آرش پاندای کنگ فوکار عزیزم ما از بعد از عید تقریبا هر روز با بابایی میرفتیم پیاده روی ، موقع برگشتن خونه هم همیشه شما خواب بودی ، ما پیاده میرفتیم تا سر وکیل آباد آب میوه میخوردیم و برمیگشتیم خونه این عکس...
25 ارديبهشت 1391

چهار ماهگی آرشی

عزیزم فدات بشم ماشاالله خیلی با نمک شدی ، دیگه برامون قه قهه میزنی ، لبخند میزنی ، میخوای باهامون حرف بزنی ولی نمی تونی ، زبونت رو میاری بیرون و آب دهنت رو پوف میکنی ، فدای قد و بالات بشم ، ماشاالله وزن گیریت هم خیلی خوبه ، شیر مامانی بهت ساخته الان چند تا عکس از پسملی میزارم اینم آرشی و دوستانش آرش متعجب نمی دونم بچم چی دیده اینقدر تعجب کرده، الهی دورت بگردم با اون خنده نازت آرش پاندای کنگ فوکار عزیزم ما از بعد از عید تقریبا هر روز با بابایی میرفتیم پیاده روی ، موقع برگشتن خونه هم همیشه شما خواب بودی ، ما پیاده میرفتیم تا سر وکیل آباد آب میوه میخوردیم و برمیگشتیم خونه این عکس...
25 ارديبهشت 1391

آرش و سال نو 1390

عزیزم این اولین عیدت هست اولین سالی که تو کنار مایی و این عید برامون خیلی با عیدهای قبلی فرق میکنه یه کوچولوی نازنازی به جمع ما اضافه شده ، قربونت برم عزیزم ما امسال عید رفتیم تهران بعد با مامانی و بابا عباس عمه زاهده و زن عمو نیکو و پارسا جون رفتیم شمال ، چون تو بودی به من خوش گذشت ولی در کل اولین شمالی بود که بهم خوش نگذشت و خاطره بدی از شمال برام موند ولی در کنار تو خیلی همه چیز خوبه ، دوست داریم عزیزم اینم چند تا عکس از عید ...
24 ارديبهشت 1391

آرش و سال نو 1390

عزیزم این اولین عیدت هست اولین سالی که تو کنار مایی و این عید برامون خیلی با عیدهای قبلی فرق میکنه یه کوچولوی نازنازی به جمع ما اضافه شده ، قربونت برم عزیزم ما امسال عید رفتیم تهران بعد با مامانی و بابا عباس عمه زاهده و زن عمو نیکو و پارسا جون رفتیم شمال ، چون تو بودی به من خوش گذشت ولی در کل اولین شمالی بود که بهم خوش نگذشت و خاطره بدی از شمال برام موند ولی در کنار تو خیلی همه چیز خوبه ، دوست داریم عزیزم اینم چند تا عکس از عید ...
24 ارديبهشت 1391

آرش و سال نو 1390

عزیزم این اولین عیدت هست اولین سالی که تو کنار مایی و این عید برامون خیلی با عیدهای قبلی فرق میکنه یه کوچولوی نازنازی به جمع ما اضافه شده ، قربونت برم عزیزم ما امسال عید رفتیم تهران بعد با مامانی و بابا عباس عمه زاهده و زن عمو نیکو و پارسا جون رفتیم شمال ، چون تو بودی به من خوش گذشت ولی در کل اولین شمالی بود که بهم خوش نگذشت و خاطره بدی از شمال برام موند ولی در کنار تو خیلی همه چیز خوبه ، دوست داریم عزیزم اینم چند تا عکس از عید ...
24 ارديبهشت 1391